28 فروردین 1389 / 2 جمادی الاولی 1431 / 17 آوریل 2010
28 فروردین 1389 / 2 جمادی الاولی 1431 / 17 آوریل 2010
28 فروردین 1389 / 2 جمادی الاولی 1431 / 17 آوریل 2010 |
محمد امين شيخ الاسلامي مكري، در سال 1300 ش در يكي از روستاهاي غرب ايران به دنيا آمد. در دوران تحصيل خود با استاد عبدالرحمن شَرَفْكَندي، دانشمند و شاعر كُرد آشنا شد و دوستي اين دو تا پايان عمر ادامه يافت. شيخالاسلامي مكري در 21 سالگي به عضويت شوراي نويسندگان روزنامه نيشمتان درآمد. اين روزنامه به طور مخفيانه عليه رژيم شاه فعاليت ميكرد و انحرافات و خيانتهاي آن را افشا مينمود. از آثار اين شاعر و نويسنده كُرد ميتوان به نامه جدايي در قالب شعر و همه وادي خالي به نثر اشاره كرد. محمد امين مكري سرانجام در 28 فروردين 1365، در 65 سالگي درگذشت. |
|
علامه سيد ذي شأن حيدر جوادي، يكي از مشهورترين علماي شيعه در هندوستان، در سال 1317 ش (1357 ق) در روستايي از توابع اللَّه آباد هند به دنيا آمد و پس از طي دروس مقدماتي علوم، راهي نجف اشرف گرديد. وي پس از طي سطوح عاليه، در درس خارج فقه و اصول حضرات آيات: سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي و شهيد سيد محمدباقر صدر شركت جست و پس از اقامت ده ساله و اخذ اجازات متعدد روايي و حسبيه از مراجع نجف، براي انجام خدمات ديني به زادگاهش بازگشت. علامه حيدر جوادي در اللَّه آباد هند به مقابله جدي با تفكر ماديگرايي و بدعت وهابيت و تأليف و تدريس و سخنراني پرداخت و با همكاري يكي از عالمان منطقه، به تأسيس سازمان ديني "تنظيم المكاتب" كه سازماني بزرگ و فعال در امور ديني است، دست زد. اين عالم مسلمان در سال 1356 ش به ابوظبي رفت و با بر عهده گرفتن سرپرستي شيعيان اردو زبان و ارشاد و تبليغ دين، دهها نفر از اهل تسنن را به تشيع رهنمون ساخت. علامه حيدر جوادي علاوه بر آن، دهها مسجد، مدرسه، حسينيه، كتابخانه و درمانگاه را در سراسر هندوستان پايهگذاري كرد و در سال 1376 ش، با حكم مقام معظم رهبري، حضرت آيتاللَّه خامنهاي به وكالت ايشان در هند منصوب گرديد. او همچنين علاوه بر تأليف و تصنيف كتب مفيد ، موفق شد شبكه جهاني اسلامي را در تلويزيون بمبئي تأسيس نمايد و صداي اسلام را به اقصي نقاط هند برساند. از ايشان علاوه بر يكصد تأليف و پنجاه ترجمه، حدود پانزده هزار نوار صوتي و تصويري و هزاران مقاله بر جاي مانده است. وي به زبانهاي عربي، فارسي، اردو و انگليسي نيز مسلط بود. آن مرد بزرگ سرانجام در 28 فروردين 1379 ش برابر با عاشوراي 1421 ق در 62 سالگي دارفاني را وداع گفت و در اللَّه آباد به خاك سپرده شد. |
ابوالحسن مجدالدين كسايى مَروَزي شاعر قرن چهارم هجري قمري در سال 341 هجري در مرو ولادت يافت و در دوران سلطنت سلطان محمود غزنوي، وي را مدح گفته است. پايان عمر اين شاعر در ندامت از مدح سلاطين و اشتغال به شعر زاهدانه و پند و اندرز گذشت. از اشعار موجود او معلوم است كه در ابداع مضامين و بيان معاني نو و توصيفات بديع و تشبيهات لطيفِ طبيعي، مهارت بسيار و قدرت فراواني داشت. كسايي مروزي در مدح اهل بيت، اشعاري سروده است و از اين اشعار، شيعه بودن وي آشكار ميگردد. |
علياكبر بن ملا محمد حسين نهاوندي، در اصل از اهالي نهاوند بود، اما خود در مشهد به دنيا آمد. وي در تهران نزد حاج ميرزا حسن آشتياني و در نجف نزد حاج ميرزا حبيب اللَّه رشتي و شريعت اصفهاني تلمذ كرد. نهاوندي در 1328 ق راهي مشهد مقدس گرديد و ساكن آن ديار شد. البَيانُ الرَّفيع في احوال خواجِه ربيع، گلزار اكبري و لاله زار از آثار اوست. سرانجام اين عالم رباني در نودسالگي دار فاني را وداع گفت و در مشهد مقدس به خاك سپرده شد. |
«معاهده سي مونوزوكي» ميان چين و ژاپن به امضا رسيد و جنگ دوكشور بر سرتصاحب شبه جزيره كره خاتمه يافت. چيني ها بدون اطلاع ژاپن برشمارقواي خود دركره افزودند و ژاپني ها درمقابل بدون اخطارقبلي به قواي چين حمله كردند. سرانجام چين پس ازچند شكست سخت و پي درپي به پذيرش شرايط قرارداد سي مونوزوكي تن داد. |
نخستين بار در تاريخ روابط سياسي- اجتماعي قرون جديد در سرزمين زلاندنو يا نيوزيلند به زنان حق شركت درانتخابات داده شد. دراين كشورجمعيت زنان بسياركمترازمردان بود و دولت نيوزيلند با اين نيرنگ سياسي و آزادي مصلحتي قصد داشت موجبات مهاجرت زنان ديگركشورها را به اين كشورفراهم كند. |
بنجامين فرانكلين دانشمند و سياستمدار امريكايى، در هفدهم ژانويه 1706م در بندر بوستون امريكا به دنيا آمد. وي در ابتدا دو سال به مدرسه رفت و در اين دو سال، شاگرد خوبي شناخته نشد. با اين حال بنجامين در خارج از مدرسه، بدون معلم همه چيز را فراگرفت. وي در ابتدا به فن چاپ روي آورد و پس از چند سال، در شمار مهمترين چاپگران امريكا قرار گرفت. فرانكلين در اين مدت به انتشار روزنامه دست زد و به نويسندگي و رونامهنگاري پرداخت. وي در طي سالهاي فعاليت خود انجمن فيلسوفان امريكا را بنياد نهاد و عقايد و ايمان اين گروه به سياست استقلال امريكا و تشكيل جلسات مخفيانهشان، شالوده انقلاب بزرگ امريكا را فراهم نمود. وي همچنين اولين اداره آتش نشاني در فيلادلفيا، اولين پستخانه در امريكا و نيز دانشگاه پنسيلوانيا را تأسيس كرد. فرانكلين در جنگهاي استقلال طلبانه مردم امريكا عليه استعمار انگليس، وارد عرصه مبارزات سياسي گرديد و نقش مهمي ايفا كرد. او تنها كسي است كه در چهار كار مهم و سرنوشت ساز ايالات متحده دخيل بوده و در به ثمر رسيدن آن تلاش كرده است: اعلام استقلال ايالات متحده امريكا، امضاي پيمان صلح با انگلستان، امضاي پيمان اتحاد با فرانسه و امضاي قانون اساسي امريكا. در اين زمانْ فرانكلين يگانه فرد امريكايى بود كه در دوران استعمار اروپا شهرت فراگيري داشت. فرانكلين در كنار فعاليتهاي سياسي، از امور علمي غافل نبود و در آزمايشگاهي كه براي خود ساخت، به كشف و اختراعات مهمي نايل آمد. او براي اولين بار دريافت كه برق نوعي جريان است و جريان برق، جرياني از انرژي ميباشد. هيچ دانشمندي در زمان فرانكلين به اندازه او از برق اطلاع نداشت. او توانست باتري برق بسازد و انواع برق را به كنترل درآورد. فرانكلين همچنين برقگير را براي جلوگيري از خرابيهاي صاعقه اختراع كرد و از خسارات صاعقه جلوگيري نمود. وي موقعي كه چشمانش ضعيف شد، ذره بين و عينك دقيق مخصوصي را اختراع كرد و اسبابي را براي آوردن كتاب از قفسههاي بالايى ساخت كه امروزه در كتابخانهها از آن استفاده ميشود. فرانكلين، كليه تحقيقات و اكتشافات خود در باب الكتريسيته را در كتابي جمع آوري كرد كه به عنوان پرتيراژترين كتاب علمي نيمه قرن هجدهم شناخته شد. فرانكلين مردي دانشمند، متفكر، سياستمدار، نيكوكار و ماجراجو بود و در راه خدمات اجتماعي فعاليتهاي زيادي نمود. موفقيتهاي علمي و سياسي فرانكلين، همه از اين شعار و اعتقاد فلسفي سرچشمه ميگرفت كه هر انساني براي آن به جهان ميآيد تا زندگي را براي همنوعان خود آسانتر سازد. فرانكلين قبل از مرگ، اميد خود را درباره جاوداني شخص پس از زندگي چنين بيان كرد: از آنجا كه به خدا ايمان دارم، به زندگي پس از مرگ، با دليل عقيده دارم. وقتي كه ميبينم هيچ چيز در دنيا نيست نميشود، حتي يك قطره آب هم به هدر نميرود، نميتوانم نابودي روح را قبول كنم، از اينرو، چون خويشتن را در جهان موجود ميبينم، اعتقاد دارم كه به اين شكل يا شكل ديگري هميشه در جهان، موجود خواهم بود. بنجامين فرانكلين سرانجام در 17 آوريل 1790م در 84 سالگي درگذشت. |
|
در هفدهم آوريل 1915م، براي اولين بار در جهان از گاز خفه كننده در جريان جنگ جهاني اول استفاده شد. آلمان در جنگ با انگلستان و فرانسه در ناحيه ايپر فرانسه، با استفاده از اين گاز تعداد زيادي از سربازان متفقين را كشت. در اين جنگ كه به جنگ گاز معروف شد، آلمانيها پيروزي نسبي به دست آوردند. پس از پايان جنگ جهاني اول، تلاشهايى براي ممنوعيت استفاده از گازهاي شيميايى در جنگ آغاز شد كه منجر به تدوين و امضاي چند معاهده بينالمللي مبني بر منع توليد، تكثير و استفاده از سلاحهاي شيميايي در جنگ شد. با وجود اين، برخي كشورها همچنان به استفاده از انواع پيشرفتهتر اين گازهاي خطرناك پرداختند كه استفاده از مواد شيميايي در جنگ ويتنام توسط امريكا و استفاده رژيم عراق از انواع سلاحهاي شيميايي در جنگ اين رژيم عليه ايران از آن جمله است. |
تلويزيون عبارت است از دستگاهي كه صحنههاي ثابت يا متحرك را به وسيله برق انتقال ميدهد. از نخستين پيشگامان موفق در ساخت اين دستگاه، "جيوواني كازلي" دانشمند ايتاليايى است كه در سال 1862م موفق به ساخت دستگاهي شد كه با استفاده از سيستم دستگاه تلگراف قادر به مخابره نقوش و تصاوير ساده بود. سالها طول كشيد تا اين دستگاه براي انتقال عكس آماده شود. اما اولين كسي كه عملاً يك تلويزيون ابتدايى ساخت "جان بيرْدْ" پژوهشگر اسكاتلندي بود. وي با كمك ابزار و آلات اوليه در سال 1922م دستگاهي ساخت كه براي اولين بار انتقال تصوير را امكانپذير نمود، گرچه در مراحل اوليه فقط قادر به انتقال يك تصوير از يك اتاق به اتاق ديگر در همان خانه بود. تلاشهاي جان بيرد ادامه يافت و سرانجام در 17 آوريل 1926م اولين تصوير تلويزيوني براي انجمن سلطنتي انگلستان به نمايش گذاشته شد. تكنيك اصلي تلويزيون عبارت است از تصويربرداري از صحنههاي مورد نظر و تجزيه اين تصاوير به صورت نقاط و خطوط و سپس پخش آن از فرستنده پس از تبديل به امواج الكترومغناطيسي. پس از تكميل اين دستگاه، سرانجام اولين برنامههاي تلويزيوني در سال 1936م در ايستگاههاي فرستنده تلويزيوني تهيه و ارسال گرديد. در طي سالهاي بعد تحولاتي در تلويزيون پيدا شد كه دستيابي به تكنيك تلويزيون رنگي، استفاده از ماهواره براي پخش جهاني و كاربردهاي علمي و آموزشي از آن جمله است. تلويزيون در مسير خود همچنان راه پيشرفت را طي مينمايد و در هر مدت پديدهاي جديد در اين عرصه ارائه ميگردد. |
|
|
كشور آسيايى كامبوج تا سال 1970م داراي رژيم سلطنتي بود ولي در اين سال، رژيم سلطنتي با يك كودتاي نظامي سرنگون شد و رهبر جديد كامبوج كه يك ژنرال دست نشانده امريكا بود، يك حكومت ديكتاتوري نظامي در آن كشور برقرار كرد. در اوايل سال 1975م كمونيستهاي كامبوج معروف به خِمِرهاي سرخ به رهبري پول پوت دست به يك شورش مسلحانه زدند و با تصرف پايتخت كامبوج، يك حكومت جمهوري خلق تشكيل دادند. خِمِرهاي سرخ كه با سلاحهاي چيني مسلح شده و اكثراً جوانان نابالغ و كم سن و سال بودند، در جريان شورش و تصرف شهرهاي كامبوج و پس از تسلط بر اين كشور، مرتكب فجايع بيشماري شدند و تنها در جريان تصرف پايتخت، صدها هزار نفر را قتل عام كرده و بيش از يك ميليون نفر از جمعيت شهر را از خانه و كاشانه خود بيرون راندند. همچنين تعداد كساني كه در مدت سه سال حكومت خِمِرهاي سرخ در كامبوج كشته شدند در حدود دو ميليون نفر يعني يك چهارم جمعيت هشت ميليوني كامبوج تخمين زده شده است. ادامه اين روند باعث شد تا خِمِرهاي سرخ در سال 1978م با حمله نيروهاي ويتنامي به كامبوج، از حكومت رانده شوند و در روز هفتم ژانويه 1979 به كلي شكست بخورند. خمرهاي سرخ پس از اين شكست تا اوايل دهه 1990م، همچنان به مقاومت در برابر حكومت طرفدار ويتنام در كامبوج ادامه ميدادند. با اين حال، حكومت خِمِرهاي سرخ كامبوج، تا روزي كه بر اثر مداخله مستقيم ويتنام در كامبوج سرنگون شد، از حمايت امريكا برخوردار بود. نام كمونيستهاي كامبوج معروف به خِمِرهاي سرخ كه به واسطه خشونت و سبوعيّتي كه در كشتار مردم در دوره حكومت بر آن كشور نشان دادند، به عنوان نمونه و سمبل گروههاي افراطي چپ شهرت يافته است. |
|
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}